مواقعی در زندگی پیش میآید که ناراحت هستید و با برنامههای قبلی هم حس خوب و انرژی شما برنمیگردد. اگر زندگی شما درگیر روزمرگی و یکنواختی شده باشد حتماً به یک سفر و تغیر آبوهوا نیاز دارید. سفر کردن نقش بسیار مهمی در کنترل مشکلات زندگی دارد. سفر کردن دید انسان را به زندگی و فضای اطرافش تغیر میدهد. با رفتن به سفر شما میبینید که دنیا چقدر بزرگ است و شما چقدر در آن کوچک هستید و چه فرصت اندکی برای زندگی دارید. سفر محدود به هیچ زمانی نیست اما در محدوده سنی خاصی لذت بیشتری از سفر کردن و مسافرت میبرید.
وقتی شما وارد یک کشور جدید میشوید با آداب و رسوم و فرهنگ آن مردم آشنا میشوید. بعد از مدتی گشتوگذار میتوانید دوستهای فرامرزی پیدا کنید. که این موضوع بهتنهایی در ارتباطات اجتماعی و اطلاعات شما تاثر شگرفی دارد.
سفر اولین ایدهای است که با شروع تعطیلات به ذهنمان میرسد. حتی اگر پساند کمی دارید باز هم با همان سفر کنید. پول و مادیات را دوباره میتوانید برگردانید اما این زمان قشنگ که انرژیدارید، جوان هستید و مشتاق هستید برای کشف حقایق جهان و زیباییهای آن را نمیتوانید دوباره برگرانید. فراموش نکنید که تمامی زحمات شما برای کسب درامد به هدف آسایش وآرامش خود و خانوادهتان ختم میشود. پس به بدن و روح خودتان استراحت دهید و آن را خسته نکنید. فراغت و استراحت خود را به زمان پیری و فرتوتی موکول نکنید که این تصمیم اشتباه محض است. در زمان پیری نه تنها انرژی خود را از دست میدهید بلکه دیگر حوصله گشتوگذار و دیدن جاذبههای توریستی کشورهای دیگر را هم ندارید. از طرفی وقتی شما درمیانروزهای کاری خود چند روزی را صرف سفر و تقویت انرژی خود کنید؛ با توان بیشتری بهکار خود برمیگردید و بازدهی شما نیز بالاتر میرود.
شادی زندگی خود را چگونه برگردانیم؟
شما با داشتن حساب بانکی پرزرقوبرق نمیتوانید روح همسر و فرزندان خود را شاد کنید. زندگی بسیار فراتر از خوراک و پوشاک است. اگرمیخواهید خانوادهای شاد و پرانرژی داشته باشید باید به پرورش روح آنها هم اهمیت دهید. روح هم مانند بدن به غذا و مراقبت نیاز دارد. برای تأمین نیازهای روحی و آرامش ذهنی خانواده خود مکان آنها را تغیر دهید. به خانواده خود بها دهید. به آنها نشان دهید که برای شما ارزشدارند و دوستشان دارید. آن وقت است که تأثیر آن را در زندگی مشاهده خواهید کرد. وقتی به خانواده خود اهمیت نمیدهید و زمانی را صرف آنها نمیکنید بهمرورزمان اعضای خانواده از هم دور میشوند. کنار خانواده باشید و انرژی جوانی خود را برای آنها بگذارید.
ذهن شما هم در شرایط مشابهی قرار دارد. شما به همان اندازه که به خانواده خود رسیدگی میکنید باید به ذهن و روح خود هم رسیدگی کنید. تحقیقات نشان داده است که مغز در هنگام خواب هم به دنبال حل مشکلات و تمرکز بر روی مسائل مشکلی است که در بیداری از عهده آنها برنیامدهایم. پس نمیتوانید خواب را یک کار آرامش بخش برای مغز بدانید. ذهن شما تنها در حالی میتواند در اوقات فراغت خود قرار بگیرد که تمام و کمال از محدوده زندگی روزمره خود خارجشده باشد.
وقتی شما به یک کشور جدید قدم میگذارید مجبور میشوید به زبان آن کشور با مردم آنجا ارتباط برقرار کنید. این موضوع بهتنهایی باعث تنوع عمیقی در زندگی و عادات شما میشود. وقتی یک کتاب بهدست میگیرید و به زبان ترکی تشکرمیکنید، یا به زبان آلمانی سلام میکنید. شما حتی در سفر و کاوش مکانهای جدید ممکن است با زبانهایی روبرو میشوید که قبلاً از وجود آنها خبر نداشتهاید. این موضوع ذهن و فکر شما را باز میکند. حتی زمانی که برمیگردید یادآوری آن خاطرات لبخند بر لب شما میآورد. شاید هم بخواهید زبان آن کشور را یاد بگیرید یا با آداب و روسم آنها بیشتر آشنا شوید.